با نقش جدی بانک مرکزی و دولت در هدایت، کنترل و افزایش نرخ ارز در بازار نباید به دنبال پارامترهایی مانند سفر مصطفی الکاظمی، نخست وزیر عراق برای ریزش نرخ ارز در بازار گشت.
بانک مرکزی همزمان با سفر نخست وزیر عراق با کاهش عمدی ارز در بازار آزاد به دنبال برخی اهداف منافع خود بود. یعنی این همزمانی عمدی و معنادار برخی تحلیلگران اقتصادی را فریب داد که این کاهش نرخ به واسطه برخی تحولات دیپلماتیک، بازگشت بخشی از ارزهای بازرگانان و تجار و مسائلی از این دست بوده است تا شرایط طور دیگری جلوه داده شود.
در صورتی که ریزش دلار در بازار ربطی به این مسائل ندارد. اکنون هم که دوباره شاهد اوجگیری نرخ ارز هستیم باید آن را در اقدامات بانک مرکزی جستجو کرد. چرا که بی شک این پارامترهای سیاسی، امنیتی و دیپلماتیک این گونه نمی تواند نرخ ارز را در بازار جابه جا کند مگر آنکه خود بانک مرکزی به دنبال این بازی با قیمت ها ارز در بازار باشد؛ بازی که بسیار خطرناک و پر ریسک است.
چون اگرچه بر اساس برخی از نگاه های اقتصادی، دولت با افزایش نرخ ارز می تواند مسئله کاهش کسری بودجه و رسیدن به برخی درآمدها را در دستور کار قرار دهد، اما در آن سو این رفتارهای بانک مرکزی عملاً مسئله افزایش بیکاری، تشدید تورم، اوج گیری رکود و عدم ثبات اقتصادی را به دنبال دارد.
پس برای پاسخ دقیقتر به این سوال باید مسئولین بانک مرکزی را مورد خطاب قرار داد که چرا، با چه اهدافی و منافعی و ذیل کدام منطق اقتصادی قابل درکی از ابتدای سال جاری تا به اکنون دست به این بازی خطرناک بازار ارز زده اند که می تواند شرایط اقتصادی و معیشتی کشور را به یک نقطه بسیار شکننده و ملتهب برساند
چون افزایش دو برابری نرخ ارز از ۱۳ هزار تومان به ۲۶ هزار تومان در فاصله زمانی کمتر از ۶ ماه سال جاری عملا می تواند رشد قیمت ها را تا ۲ یا چند برابر برساند که بیشترین بار آن بر دوش جامعه خواهد بود. کما این که متاسفانه شاهد این وضعیت اسفبار در جامعه هستیم.
در خصوص پرریسک بودن سناریوی بازی ارزی بانک مرکزی برخی اعتقاد دارند که وضعیت اقتصادی و معیشتی کشور با توجه به اوج گیری نرخ ارز، سکه، طلا، خودرو، مسکن، اجاره بها و دیگر مسائل و حتی کالاهای مصرفی عملاً بستر را برای تحقق سناریوی «تابستان داغ» و یا «پاییز داغ» فراهم می کند. اگر چه در آن سو برخی اقتصاددانان معتقدند که اگر کشور بتواند تابستان امسال و پاییز پیش رو به خصوص تا قبل از زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا در ۱۳ آبان (سوم نوامبر) از نظر تنگناها و فشارهای اقتصادی و معیشتی تحمل کند عملاً شرایط برای تحقق این سناریو آماده می شود.
پس با توجه به وضعیتی که در بازار ارز شکل گرفته و ما در فاصله دو هفته اخیر شاهد هستیم دلاری که در کانال ۲۶ هزار تومان قرار داشت با ریزشی ۶ هزار تومانی به نرخ ۲۰ هزار تومان رسید و دوباره تا نزدیک ۲۴ هزار تومان بازگشته است می تواند هر اتفاقی را به دنبال داشته باشد
به همین دلیل این رفتارهای بانک مرکزی بسیار پرریسک است. چون این وضعیت می تواند بستر را برای وقوع برخی مسائل و تحولات اجتماعی و خیزش های جامعه فراهم آورد. به دیگر معنا وضعیت کنونی اقتصادی کشور به یک نقطه بحرانی رسیده است. لذا در این وضعیت باید منتظر هر اتفاقی بود؛ حال چرا بانک مرکزی و دیگر مسئولین با اشراف بر این مسائل و التهابات کنونی به دنبال این رفتارهای پرریسک هستند باید از آنها سوال کرد؟!
چون در حال حاضر مسائل اقتصادی و معیشتی داخلی کشور اکنون به پارامتر بسیار مهمتری از مسائل دیپلماتیک و تنش های سیاسی بدل شده است که میتواند از سوی ایالات متحده آمریکا برای پیگیری برخی منافع و اهدافش مورد سوء استفاده قرار گیرد. اتفاقا با توجه به همین شرایط است که شاید واشنگتن بخواهد از این طریق به دنبال پیگیری برخی مسائل خود قبل از انتخابات ریاست جمهوری باشد. بنابراین باید مسئله سناریوی تابستان داغ و یا پاییز داغ را چندان رد نکنیم چون با این نرخ ارز و بازی های بانک مرکزی با دلار در این بازه قیمتی شدید، آن هم در کمتر از دو هفته می تواند وقوع هر سناریویی را به دنبال داشته باشد. در این راستا اگر دلار ظرف چند هفته آینده و حتی چند روز آینده به ۳۰ یا ۴۰ هزار تومان هم رسید نباید تعجب کرد.